عطار نیشابوری

۲۵ فروردین روز بزرگداشت شاعر و صوفی نامی ایران زمینِ سدۀ ششم و هفتم، فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری است. از او مکتوبات بیشماری به دست ما رسیده: اسرارنامه، الهی‌نامه، مصیبت‌نامه، مختارنامه، تذکره‌الاولیا، دیوان غزلیات و قصاید، و منطق‌الطیر.

در این میان، منطق‌الطیر، که این اصطلاح در زبان عربی به معنای «زبان مرغان» است، منظومه‌ای نزدیک به ۴۵ هزار بیت است که در قالب مثنوی سروده شده. این اثر با زبانی نمادین سیر و سلوک رسیدن به درجه بالایی از تصوف را بیان می‌کند. پویندگان این سلوک معنوی، مرغانی‌اند که با رهبری هدهد می‌خواهند به سیمرغ در مقام ذات پروردگار برسند. در این اثر، عطار مراتب و سختی‌های بی‌شمار این راهپیمایی و جازدن برخی از سالکان و پافشاری بعضی دیگر را نشان می‌دهد.

به‌ زعم عطار کسب لذت غوطه‌ور شدن در گوهر باری‌تعالی به همان اندازه که در زبان آسان است در قلمرو عمل، دشوار و طاقت‌فرساست. مراتب را با جان‌کندن و رنج‌کشیدن باید طی شود تا سرانجام سالک کامی از عشق الهی بگیرد و نفسی پاک از هوای الهی استنشاق کند. در منطق‌الطیر سرآخر سی مرغ، که خود اشاره‌ای ظریف به سیمرغ یا همان گوهر خداوند است، با طی کردن هفت وادیِ طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، و فقر و غنا، در عین فناشدن وجود زمینی‌شان، به جاودانگی می‌رسند. در زیر قطعه‌ای از این اثر کبیر را می‌آوریم:

 

گفت ما را هفت وادی در ره است/چون گذشتی هفت وادی، درگه است

وا نیامد در جهان زین راه کس/نیست از فرسنگ آن آگاه کس

چون نیامد باز کس زین راه دور/چون دهندت آگهی ای ناصبور

چون شدند آن جایگه گم سربه‌سر/کی خبر بازت دهد ای بی‌خبر

هست وادی طلب آغاز کار/وادی عشق است از آن پس، بی‌کنار

پس سیم وادیست آن معرفت/پس چهارم وادی استغنا صفت

هست پنجم وادی توحید پاک/پس ششم وادی حیرت صعبناک

هفتمین وادی فقرست و فنا/بعد از این روی روش نبود تو را

در کشش افتی، روش گم گرددت/گر بود یک قطره قلزم گرددت

 

در حال حاضر نظری وجود ندارد.